ماجرای یک نفوذی در «جنگ مین»

0
(0)

به گزارش ایسنا، حاج حسین دخی از فرماندهان دفاع مقدس که سابقه 110 ماه حضور در جبهه های غرب و جنوب کشور را در کارنامه خود دارد. وی در بخشی از خاطرات خود به نام «به یک دوست» به بیان اقدامات برخی از عناصر ضد انقلاب با حمایت فرانسوی ها برای ایجاد بی ثباتی در مناطق غرب و کردنشین کشور می پردازد که اشاره می شود:

روزی نگذشت که ماشینی به مین نخورد و یک نفر کشته یا مجروح شد. این وضعیت در آرمرده و بوالحسنبنه شدیدتر بود. تلفات ما در این محورها خیلی زیاد بود. محورهای خاکی به محل کشتار نیروها و خودروهای ما تبدیل شده بود.

اعضای حزب دمکرات توسط کارشناسان فرانسوی آموزش مین گذاری کردند تا جاده ها را خطرناک کنند. هدف آنها نیز روشن بود; آنها می خواستند حضور نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در محورهای مرزی را به حداقل برسانند.

در این مدت زندگی عادی روستاییان مرزی مختل شد. برخی از خودروهای آنها مورد اصابت مین های ضد نفر قرار گرفت و به شدت آسیب دید. البته این موضوع روستائیان را نسبت به حزب دمکرات بدبین کرد. در آن روزها مهندس قاسم نصراللهی که از سوی اداره کل ارتباطات استان به سپاه منصوب شده بود به بانه آمد و فرماندهی سپاه را بر عهده گرفت.

اولین ماموریتی که به او سپردم. مقابله با آن مین های عظیم زمینی در مناطق مرزی. تمام تجربیات گذشته ام را به او دادم.

برادر نصرالهی بسیار باهوش و باهوش بود. او با استفاده از تجربه قبلی خود به سرعت کار خود را آغاز کرد. ابتدا نیروهای مین زدای ارتش و ژاندارمری را مامور مین زدایی محورها کرد اما میزان مین بسیار زیاد بود. تا جایی که همین افراد پس از پاکسازی محور و بازگشت از ماموریت، خود مین را هدف قرار داده و تلفاتی به بار آوردند. چندین عملیات موازی لازم بود تا همه این مین ها در اسرع وقت از منطقه خارج شوند.

مشارکت انسانی در یافتن مین

نصراللهی از سپاه بانه اعلام کرد که هر فردی از مردم محلی بتواند مین پیدا کند 10 هزار تومان جایزه می گیرد. ده، این مبلغ در آن زمان پول زیادی بود. با این پاداش، مردان و زنان، سیک‌های پیر و جوان شروع به قدم زدن در جاده برای یافتن مین کردند.

حتی کسانی که خودشان از معادن استفاده کرده بودند به این کار پیوستند. بالاخره آنها بهتر از هرکسی محل مین ها را می دانستند. برخی از اهالی روستا هم از مسیرهای مین گذاری شده خبر داشتند، یعنی دموکرات ها به آنها اطلاع داده بودند و سپاه هم می دانست.

هدف سپاه نافرمانی مردم و مخالفت با گروهک ها بود. با این حال، تلاش ها هنوز هیچ تاثیر عمده ای نداشته و استخراج معدن ادامه دارد. آخرین تلاش نصراللهی جمع آوری روحانیون محلی و فرستادن همه آنها به عراق برای مطرح کردن مشکلات و مسائل مردم به حزب مرکزی بود. آنها به عراق رفتند و موضوع را به مسئولان حزب گزارش کردند و گفتند اگر معدن را متوقف نکنید به بانه برنمی گردیم.

“نبی شیت” مامور فرانسوی ها

پیام ما در سپاه این بود که تیم مین گذاری باید هر چه زودتر منهدم شود. نصرالهی راه های مختلفی را امتحان کرد که در نهایت شبکه اصلی مین گذاری را شناسایی کرد و به فردی به نام «نبی شیت» رسید.

نبی شیت مستقیماً توسط فرانسوی ها آموزش دیده و مسئولیت عملیات مین گذاری در محورهای بانه را بر عهده داشت. به طور کلی، او خودش به آموزش و تجهیز هسته های روستا پرداخت. نقشه اصلی نصراللهی کشتن نبی شیت بود. واحد اطلاعات سپاه بانه موفق شد یک فرد مزاحم را وارد شبکه مین کند. او باید قبل از ضدانقلاب برای مین گذاری آموزش می دید و در طول آموزش مطمئن بود که با نبی شیت برخورد می کرد.

در فرصت مناسب، یک عامل نفوذی یک چاشنی را در یک مین آموزشی کار گذاشت و در حین تمرین آن را به نبی شیت داد. نبی شیت غافل از اینکه در تمرین با صدای بلند گفت این مین تا زمانی که بارگیری نشده باشد خطرناک نیست. بعد با دستش به پدال مین زد و … انفجار!

در انفجار مین، هر دو دست نبی شیت به شدت آسیب دید و هر دو چشمش نابینا شد. نبی شیط را به عراق بردند و مدتی در آنجا بستری شد و پس از مدتی به بانه بازگشت. نبی شیت کار دیگری نمی توانست بکند و عملاً خارج از مقوله خرابکاری بود و نیازی به آن نداشت. سرانجام در بدترین حالت جان باخت و دچار مشکلات زیادی ناشی از این انفجار شد.

با فروپاشی تیم مین گذاری حزب دمکرات در بانه، «جنگ مین» نتوانست به اهداف خود در رویارویی با جمهوری اسلامی دست یابد. نصراللهی نیز فرصت را غنیمت شمرده و پس از شناسایی هسته های روستایی مین سازها، به سراغ آنها رفت و از آنها خواست قول بدهند که به اقدامات خود ادامه ندهند. وی همچنین آنها را تهدید کرد که در غیر این صورت باید با دادگاه انقلاب برخورد کنند. اقدامات برادر نصراللهی میدان مین گروه دمکرات را جمع کرد.

منبع:

لطفی، هادی، در کنار دوست (قصه هایی از کردستان به روایت حاج حسین دخی)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزبوم، تهران 1402، صفحات 51، 52، 53، 54.

انتهای پیام



منبع

میانگین امتیاز کاربران: 0 / 5. تعداد آرا: 0

سایر مطالب مرتبط
پرسش/نظر خود را مطرح کنید.

پرسش/نظر خود را مطرح کنید. (آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد)